آبی آسمانی

آبی آسمانی

چیزهایی که در این وبلاگ میخوانید،صرفا مغز نوشته های دو نفره.نه دل نوشته.
چون همه که محرم دلٍ آدم نیستن!

نویسندگان

۳ مطلب در آذر ۱۳۹۲ ثبت شده است

یکی پرسید:چرا پیاده میخوای بری؟!

گفتم:میخوام یه قدم برا حسین(ع) بردارم.

گفت:آخه اینکه یک قدم نیست؟!

گفتم:اونقدر قدم برمیدارم تا بلاخره ببینم یک قدم میشه!

اونوقت روز قیامت بگم:آقا ببین یه قدم برا تو برداشتم.


پ.ن:

1.بدون شک دعاگوی تمامی دوستان خواهم بود.

2.برا چشمام بیشتر از پاهام دعا کنین،که طاقت دیدن این همه زیبایی رو داشته باشن.


تمام..

و چه بی شرمانه در نمازم میخوانم:

«السَّلامُ عَلَینا و عَلی عِبادِ اللهِ الصّالِحین»


این راه را حسین(علیه السلام)با سر رفته،
تو چگونه میخواهی با غرور و بی اعتنایی
و با خور و خواب و ولنگاری به انجام برسانی..

پ.ن:
نامه های بلوغ_علی صفایی حائری(عین صاد)