آبی آسمانی

آبی آسمانی

چیزهایی که در این وبلاگ میخوانید،صرفا مغز نوشته های دو نفره.نه دل نوشته.
چون همه که محرم دلٍ آدم نیستن!

نویسندگان

همیشه ی خدا همیشه است و روزهای خدا هم،روز. اما بعضی روزها بعضی تر از بقیه روزهاست. برای هرکسی این روزها فرق میکند.
برای ما میشود روزهای خداحافظی. خداحافظی برای جهاد،برای حج،برای کربلا،برای کربلا،وباز هم برای کربلا...
مهم نیست این روزها حال و هوای شهر چه رنگی باشد. به سرخی انار شب یلدا و یا به سیاهی شال عزا حضرت ارباب(ع). مهم این است که در میان حال من خووووب هست و آماده ی بزرگترین تجمع جهانی هستم.

نمیدانم چه سری در پیاده روی به سمت کربلاست؟! اما همان دوباری که قسمت شد، هنوز مزه میدهد یاد و خاطره اش..


پ.ن:

1.خیلی جالب است! سنگش را او میخورد و التماس دعایش به ما میرسد.

2.هنوز هم این سوال برایم بی جواب مانده: ابن حسین کیست(ع)که عالم همه دیوانه ی اوست؟!

3.چه خوش سفری که بی برگشت باشد.

4. حلال کنید.


همین..

رسول

نظرات (۲)

۱۱ آذر ۹۳ ، ۱۰:۲۵ خرید خانه در آلانیا

خیلی خوب و عالی بود

۱۱ آذر ۹۳ ، ۲۰:۱۳ محمدعلی الوانی
"شرمم کشد به بی تو نفس میکشم هنوز،،،تا زنده ام بس است همین شرمساریم..."
آره..
آفرین به اون پروانه!
آره..
ماها اسم عشق و الکی بلغور میکنیم!
آره..
اون پروانه ای که دیگه بر نگرده عاشقه!
سفری که توش برگشت نباشه سفره!

[البته شاید خدا اون مسیر رو خم کنه به...]

یا حق...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی